بدون عنوان
هفته پیش (18 آبان) عمو مهدی، زن عمو الهام و اهوراجون از همدان اومدن پیشمون و یسنا رو برای اولین بار دیدن یسنا که معمولا تا یه آدم غریبه رو میبینه گریه میکنه این دفعه یه کم آروم تر بود، با زن عموش که حسابی دوست شده بود و واسش میخندید وقتایی که بغلش میکردن و همون موقع نگاهش به من می افتاد شروع میکرد گریه کردن اینم چند تا عکس از اهوراجون، عمو مهدی و یسنا ...
نویسنده :
مامان
22:40